روانشناسی نابهنجاری
آرزو مجرد؛ حسین قمری گیوی؛ احمدرضا کیانی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره سیستمی بوئن و راهحل محور بر کاهش خطر طلاق، دلزدگی و ناسازگاری زناشویی در زنان ناسازگار بود. طرح پژوهش شبهآزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون چندگروهی بود. جامعه آماری تمام زنانی را شامل میشد که به منظور انجام طلاق در سال 1395 به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش 45 زن ناسازگار ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره سیستمی بوئن و راهحل محور بر کاهش خطر طلاق، دلزدگی و ناسازگاری زناشویی در زنان ناسازگار بود. طرح پژوهش شبهآزمایشی و از نوع پیشآزمون – پسآزمون چندگروهی بود. جامعه آماری تمام زنانی را شامل میشد که به منظور انجام طلاق در سال 1395 به دادگستری شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش 45 زن ناسازگار (متقاضی طلاق) بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) گمارده شدند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه دلزدگی زناشویی، پرسشنامه بیثباتی ازدواج (MII) و ناسازگاری بیر- استرنبرگ (DQ) استفاده شد. برای گروههای آزمایشی مشاوره سیستمی بوئنی و مشاوره راهحلمحور در 7 جلسه یک و نیم ساعته برگزار شد. در حالی که گروه کنترل هیچگونه مداخلهای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی دانکن نشان داد که روش مشاوره راهحلمحور نسبت به روش سیستمی بوئن در کاهش خطر طلاق، دلزدگی و ناسازگاری زناشویی اثربخشی بیشتری دارد (0/05>p). این نتایج میتواند پشتوانهای قوی برای بکارگیری اولویت روش مشاوره راهحلمحور در کاهش خطر طلاق، دلزدگی و ناسازگاری زناشویی در زنان ناسازگار باشد تا بدین وسیله علاوه بر مانع شدن از فروپاشی بنیان خانواده، می-توان از این روش جهت پیشگیری از اختلافات و تعارضات خانوادگی نیز استفاده نمود.